كتاب دميان اثر هرمان هسه مي باشد. اين كتاب به بيان داستان دوران جواني اميل سينكلر مي پردازد كه او در آن دوران به دنبال موضوعاتي از قبيل چگونگي رسيدن به وحدت، راه پيدا كردن معنا و شكل و نوعي ديگر از مفاهيم عرفان و تربيت و جامعه مي پردازد. اين كتاب براي كساني است كه مي خواهند به يگانگي، وحدت و تماميت وجود را بدست آورند. اميل در اين داستان به دنبال اين است تا روحش را يكپارچه كند. در اين داستان ماكس دميان اميل را براي رسيدن به خواسته هايش كمك مي كند. نويسنده اين كتاب را با نثر شاعرانه و به صورت تمثيل نوشته كه جذابيت نوشته را دو چندان كرده است.دميان يكي از مهمترين كتابهاي كارنامه ادبي هرمان هسه، نويسنده نامدار آلماني است. هسه كه در سال ۱۹۴۶ برنده جايزه نوبل ادبي نيز شده است كتاب دميان را بلافاصله پس از جنگ جهاني اول نوشت؛ كتابي كه ميتوان آن را آيينه تمامنماي انديشه هسه دانست. رمانتيسم آلماني، عرفان و شرقگرايي، آثار و انديشههاي نيچه و يونگ و همچنين زمانهاي كه اثر در آن به نگارش درآمده است، از مضامين اثرگذار در كتاب دميان است.در قسمتي از متن پشت جلد كتاب آمده است:خودم را مانند تبهكاري يافتم كه به سبب دزدي تكهناني محاكمهاش كنند، حال آنكه او مرتكب قتل شده باشد. احساسي بود نفرتانگيز و ناجور، اما قوي و بهشدت گيرا كه مرا محكمتر از ديگر انديشهها به راز و گناهم گره ميزد.از جمله كتابهاي هرمان هسه كه در كافهبوك معرفي شدهاند:• كتاب داستان دوست من• كتاب كلاين و واگنر• كتاب سيدارتها – همراه با اينفوگرافيككتاب دمياندر ابتداي داستان اميل، پسركي كه تا اواسط داستان حتي نامش را نميدانيم، ده ساله است. پسري آرام، مطيع، غوطهور در توجه و گرماي خانواده. اميل تصويري از خانه به مخاطب نشان ميدهد، تصويري همچون بهشت. بهشت كودكي كه بيگمان همهي ما آن را تجربه كردهايم. پدري مراقب، مادري دلسوز، تصويري گرم و صميمي از خانواده. اما طولي نميكشد كه پردههاي بهشت دريده ميشود و اين پناهگاه امن به دو پاره تبديل ميگردد.فرانتس كرومر، پسرك قلدر داستان، اميل را از عرش به فرش ميكشاند و تلاش ميكند با باج گرفتن از اميل كه خانوادهاي مرفه دارد، او را تحت فشار قرار دهد. اين بار اميل رازي در سينه دارد كه او را از جمع شادمان و بيرياي خانواده دور ميدارد. ديگر آن حس يگانگي در دلش زنده نميشود. سختترين موقعيت زماني است كه در حضور جمع خانواده بايد وانمود كند كه همهچيز بر منوال سابق است.سنگي به چشمهاي افكنده شده بود و آن چشمه روح كودكانهي من بود. (كتاب دميان – صفحه ۴۵)اين ترس، وحشت و جدا افتادگي، زمينهاي ميشود تا او با مهمترين آدم زندگياش آشنا شود؛ ماكس دميان. پسر آقامنشي كه فقط چند سالي از اميل بزرگتر است اما رفتار و سكناتش گونهاي بزرگمنشي و بي زماني به شخصيتش ميبخشد. اين دو خيلي سريع با هم دوست ميشوند و انديشههايي كه دميان با اميل درميان ميگذارد سبب ميشود تا اميل آن بهشت موعود را بازسازي كند.مردمان بسياري مرگ و از نو زاده شدن را كه سرنوشت ماست تنها يكبار در زندگي تجربه ميكنند، زماني كه بناي كودكيشان پوسيده ميشود و به آهستگي از هم فروميپاشد، آنگاه است كه هرآنچه دوستشان ميداشتيم تركمان ميگويند و ما ناگهان تنهايي و سردي مرگبار جهان گرداگرد خويش را حس ميكنيم. چه بسياري كه براي هميشه در اين تنگنا گير ميافتند و سراسر زندگيشان را به نحو دردناكي در حسرت گذشتهي بازگشتناپذير و در روياي پرديس گمشده كه بدترين و كشندهترين روياهاست، سرميكنند. (كتاب دميان – صفحه ۶۴)آنچه به كرات در اين اثر همچون ساير آثار هسه ميتوان شاهد بود، تفكرات نيچه و آموزههاي يونگ است. اعتراض هسه به نظام آموزشي ديكتهگر كه مذهب را همچون چنگالي در ذهن دانشآموز فرو ميكند و مسير رسيدن به حقيقت را تنها يك راه ميداند، برگرفته از تفكرات نيچه است. ارادت هسه به تفكرات اين فيلسوف آلماني در ساير آثارش نيز مشاهده ميشود. از سويي نگاه او به آموزههاي اساطيري يونگ و مفهوم آنيما به شكلي قوي در باغ عدني كه اميل به دنبال آن است رخ مينماياند.از منظر يونگ براي تمام افراد بشر چنين پيش آمده كه با حادثهاي كوچك يا بزرگ از بهشت كودكي جدا ميشوند. بهشت يعني يگانگي، يعني به هم رسيدن دوپارهها و در تمام مراحل زندگي اين انسان دوپاره در جستجوي يكي كردن اين تكههاي جداست. اين رسالت بشر است؛ رسيدن به تماميت و فرديت يافتن.شخصيت اميل نيز به همينگونه در ابتدا دچار يك تناقض ميشود. زير سوال رفتن آموزههاي پدر و درهم ريختن ديوارهاي بهشت همان تلنگر يا ضربه ابتدايي است. اينجاست كه پايههاي جستجوي اميل براي يافتن دوباره بهشت، جستجوي جفت زنانه روانش و يكي كردن پارههاي روحش بنا نهاده ميشود. و در انتها اميل بار ديگر وارد باغ عدن ميشود. آنجا كه ديدار حوا را آرام روح مييابد.سوي ديگر انديشه و آثار هسه بسيار آلماني است و اگر خواننده منابع آلماني آثار هسه را نشناسد، براي نمونه موسيقي باخ يا فلسفهي نيچه يا روانشناسي يونگ يا رمانتيسم آلماني، درواقع به شناخت درستي از او دست نخواهد يافت. (كتاب دميان – صفحه ۲۰۱)[ معرفي كتاب: كتاب رفقاي خيالي – نشر افق ] درباره رمان هرمان هسهدرباره خاستگاه و چرايي نگارش رمان دميان ميتوان گفت چندين علت زمينهساز نگارش اين اثر شگفت شد. يك زمينهي ناسازگاري هسه در دوران نوجواني با والدين و نظام آموزشي ديكتاتورمآبانهاي بود كه او را به سوي افكار خودكشي، آسايشگاه رواني و فرار از خانه سوق داد.دوم آنكه دميان در بحبوحه جنگ جهاني اول نگاشته شد. روح صلحطلب هسه در اين زمان يكه و تنها بود. او كه دريافته بود اروپاي كهنه براي نو شدن نياز به يك تغيير دارد و در دل با اين همه خونريزي مخالف بود. هسه راه بيرون آمدن از تخم را جنگ نميدانست. همين عامل باعث شد تا از حلقه روشنفكران و ادباي آلمان رانده شود و به عنوان يك خائن، فروش تمام كتابهايش در آلمان ممنوع شد.عامل سوم را شايد بتوان سفر او به شرق و مواجهه او با واقعيات شرق دوستداشتنياش و تناقض آن با ذهنياتش دانست. اينجا بود كه دريافت اگر ميبايست به دنبال چيزي گشت بايد آن را در درون جستجو كرد. و همين مضمون به كرات در رمانش انعكاس يافته و دليل گيرايي و عمق آن جستجوي دروني شخصيت اصلي داستان يعني اميل سينكلر است. از سويي دوره هاي رواندرماني او نزد دكتر لانگ از شاگردان پروفسور يونگ انديشهها و آموزههاي يونگي كه در كتاب به كرات شاهد آن هستيم را توجيه ميكند.خود هرمان هسه هم خود ميگويد:تقريبا تمام آثار منثوري كه نوشتهام بيوگرافيهايي روحياند.همانگونه كه او در تمام سالهاي زندگياش تلاش كرد تا پارههاي گوناگون وجودش را آشتي دهد، دغدغه و وظيفه اصلي شخصيتهاي رمانهاي نيز جستجوي آن من يگانه و رسيدن به وحدت وجود است. آنچه يونگ فرآيند رسيدن به تماميت يا فرديت ميناميد مضمون تكراشوندهي تمام آوار هسه است.در رابطه با اين نسخه از كتاب بايد گفت نشر افق با خريد حق انتشار اثر در ايران گامي بزرگ براي اداي دين به صاحب اثر برداشته است. ترجمه پيشين اثر كه برگردان خسرو رضايي است اگرچه حق مطلب را ادا كرده، در حفظ و انتقال شاعرانگي نثر هسه چندان موفق نبوده و از آنجايي كه چندين سال از انتشارش ميگذرد زبان آن براي مخاطب اين روزگار اندكي خشك است. ضمن اينكه اين ترجمه از آلماني انجام شده است. مزيت ديگر اين نسخه صفحات پاياني كتاب است كه به تفسيري از دميان و شرح تكاملي آثار هسه به قلم مترجم اختصاص يافته و خواندنش پس از رمان قطعا خالي از لطف نخواهد بود.[ معرفي كتاب: كتاب داستانهاي ماشينتحرير – نشر افق ]جملاتي از كتاب دمياناين دم مهمترين و ماناترين لحظه بود؛ نخستين تَرَك در قداست پدر، نخستين شكاف بر ستوني كه بر آن زندگي كودكيام آرام و قرار داشت، ستوني كه هر فرد پيش از آنكه به خودش بدل شود، ميبايست ويرانش ميكرد. از چنين تجربههايي كه به ديدهي هيچكس نميآيد، خطوط دروني و اساسي سرنوشت ما شكل ميگيرد. چنين ترك و شكافي باز هم فزوني مييابد، درمان ميشود و از ياد ميرود، اما در مخفيترين خزانههاي دل زنده ميماند و خونريزياش ادامه مييابد. (كتاب دميان – صفحه ۳۰)نخستين بار مزهي مرگ را چشيدم و مزهي مرگ تلخ است زيرا مرگ زاده شدن است. (كتاب دميان – صفحه ۳۰)اكنون ميفهمم كه هيچچيز در جهان براي آدميان ناگوارتر از پيمودن راهي نيست كه ره به خويشتن بَرَد. (كتاب دميان – صفحه ۶۰)هنگامي كه انسان به چيزي ضروري نياز دارد و اين چيز ضروري را مييابد، اين ديگر از صدقه سر اتفاق نيست، از صدقه سر خودش است. اين تمنا و بايستگي راستين اوست كه ره بدان ميبرد. (كتاب دميان – صفحه ۱۱۹)هنگامي كه ما از كسي بيزاري ميجوييم، در واقع از چيزي بيزاري ميجويي كه آينهي وجود ماست. چيزى كه در درونمان نباشد، نميتواند ما را برانگيزد. (كتاب دميان – صفحه ۱۳۷)براي انساني بيدار ذهن هيچ، هيچ و هيچ وظيفهاي وجود ندارد مگر جست و جوي خويشتن، در خويشتن استواري يافتن و كورمال كورمال به راه خويش رفتن، حال اين را به هركجا كه بينجامد. (كتاب دميان – صفحه ۱۵۴)عشق نبايد تمنا ورزد يا همچنين التماس كند. عشق بايد چنان قوي باشد كه به يقين دست يابد. آنگاه ديگر مجذوب نخواهد شد بلكه مجذوب خواهد ساخت. (كتاب دميان – صفحه ۱۷۹)بيشتر مردم عاشق ميشوند تا خود را گم كنند. (كتاب دميان – صفحه ۱۸۰)مشخصات كتاب• كتاب دميان• نويسنده: هرمان هسه• ترجمه: رضا نجفي• انتشارات: افق• تعداد صفحات: ۲۸۴
- دوشنبه ۱۹ اسفند ۹۸ ۰۳:۳۰ ۱۰۲ بازديد
- ۰ نظر